نتایج جستجو برای عبارت :

چلچله قرآنی

کتاب نغمه دل کتابی است از گلچین اشعار مرحوم حاج سید حسین میری شاعر کلاته خیجی است که در زمستان سال 1397 منتشر شد اشعار بسیار زیبای آئینی که در انتشارات آوای چلچله شاهرود به چاپ رسید. کتابی در موضوعاتی همچون: هجرت کامل پیامبر از مکه به مدینه، قیام و نهضت امام خمینی، مهدویت، پند و اندرز و ...
نمونه شعر:
میگذشتم روزی از صحرا و دشتی، رهگذر 
دیدمش ابلیس را زار و حقیر و دربدر 
گفتمش: ای ناقلا اندر کجا بودی بگو
گفت: بگذر از برم گردن کلفت خیره سر
گفتمش: من
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن استمثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشقوسکوت تو جواب همه مسئله هاست
 
شاعر: فاضل نظری
تو را تمنا میکندنگاهی به درازای تاریخو به مسلخ می کشدحس غبار گرفته ی سالهای انتظار راو رنگ زمستان گرفتهنفس هایی که به گرمای تموز پناه برده انددیگر آواز نمی خوانند چلچله هاکه گرفتارند به چنگ عقاب هاو قصه ای نقل نمی شوداز پس هجوم احساسات بی حسابتو را بهار تمنا میکندبه عطر اردیبهشتتو را جویبار تمنا میکندبه وقت آرامش...
پ ن: به وقت خرداد، به رنگ فراموشخانه...
بهار،برای دیگربار،بر شاخسار جوان درخت ها خواهد شکفت،و امید،از پنجره های بازِ رو به بهار،به خانه هامان سر خواهد کشید.آنگاه طبیعت،با شُکوهِ هرچه تمام،به هم آوازی با چلچله ها برخواهد خاست و خورشید،صمیمی تر از پیش،بر سردیِ کم رمقِ آخرین روزهای سال خواهد تابید.آن سوی تمام زمستان ها هنوز،بهار پشت در است...
 
متن آهنگ محسن چاوشی بنام بند باز
یه بند بازم من یه بند باز که دائم چشم توو چشم جماعت میوفته از رو طنابیه قلب دارم من یه ماهی قرمز که با تمام گلو چسبیده به قلابیه بادبادک گیجم اوج که میگیرم ممکنه کله کنم اما اسیر پروازمیه کیمیاگر تنهام که توی رویاهام از کُپه ی هیزم درخت میسازم♪♫♪ ♪♫♪ ♪♫♪ ♪♫♪دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام بند باز♪♫♪ ♪♫♪ ♪♫♪ ♪♫♪هنوز هیچ کتابی به هیشکی یاد نداده فرق درخت با شاخ گوزن چیهجنین سقط شده یه حافظه است
با سلام به دوستان
اگر قرآن کریم را باز کنید چهلمین سوره سوره غافر است سراغ چهلمین آیه بروید

مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا ۖ
وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ
فَأُولَٰئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ ٤٠


هرکه بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان و زنان کسانی که مؤمن
باشند و کار شایسته انجام دهند در بهشت درآیند، و در آن، روزی و نعمت بی
حساب
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
کنار یک خلوت عاشقانهدستهایم را گرفتی و عشق آغاز شد!
من نمی‌دانستم که عشق از دستهای تو می ریزد به چشمان من!و اینگونه،مرا سبز کردی در بهاران آغوشت!
عشق داشتن تومثل رویای زندگی در سرزمین شعرعشق داشتن تومثل بزرگ‌ شدن تدریجی سرو کنار جوی عاشقیعشق داشتن تومثل خوابی که بیدار شدنش آغاز مرگ‌ است!
سحر،در‌گوشم چلچله ای شعری از تو خواند،می خواهم بهاران را لمس کنممی خواهم،میان هزاران بوته بنفشهتا می وزد باد میان گیسوانتمی خواهم بکارم دستهایم را برا
صنم
«بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست/اه بی تاب شدن،عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب/ در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
اسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد /بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است/مثل شهری که بروی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق/و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
ادامه مطلب
یکی از قشنگ ترین شعرهای فاضل نظری به نظرم این شعر هست که اون بیت معروف « مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب ، در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست» توی این شعر اومده. سالها قبل این بیت رو شنیدم بودم و نمیدونستم از فاضل نظری هست. امشب بیت اولش روی زبونم بود و با خودم زمزمه میکردم
بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاستآه! بی‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال

تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت ‎میتوان گفت که من چلچله باغ توام ‎مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ‎سخت محتاج به گرمای توام ...
بله خب آدم همیشه محتاج گرمای لباس بوده☺️ 
پیراهن قلاب بافیبرای ثبت سفارش اینستاگرام منو فالو کنید و دایرکت پیام بدین و یا به آی دی تلگرام من پیام ارسال کنید.آدرس اینستاگرام من  instagram.com/igigili
آی دی تلگرام     Telegram.me/igigili
 
 
**مجموعه نورافشان**چلچله ی 7 شوت برترین
مجری پروژه های نورافشانی و آتش بازی در ایران همراه با جلوه های ویژه با
مجوز رسمی ، دارای گواهینامه های معتبر از کشور چین و ژاپن ، نورافشان
دارای کادری مجرب و متعهد آماده برگزاری افتتاحیه و اختتامیه ها ، جشن های
ملی و مذهبی ، عروسی و … می باشد.محصولات نورافشان در
سه دسته بندی: لوازم آتش بازی ، لوازم نورافشانی و لوازم تولد تقسیم می
شود ، که هر کدام از این دسته بندی ها دارای محصولات متفاوت و جذاب با هر
س
**مجموعه نورافشان**چلچله ی 7 شوتبرترین
مجری پروژه های نورافشانی و آتش بازی در ایران همراه با جلوه های ویژه با
مجوز رسمی ، دارای گواهینامه های معتبر از کشور چین و ژاپن ، نورافشان
دارای کادری مجرب و متعهد آماده برگزاری افتتاحیه و اختتامیه ها ، جشن های
ملی و مذهبی ، عروسی و … می باشد.محصولات نورافشان
در سه دسته بندی: لوازم آتش بازی ، لوازم نورافشانی و لوازم تولد تقسیم می
شود ، که هر کدام از این دسته بندی ها دارای محصولات متفاوت و جذاب با هر
سل
آه ای چلچله ها
خبر آرید مرا
خبر آرید ز کوچیدن آن کفتر تنها از باغ
آن کبوتر که پرید
از سر شاخه ی آن سرو بلند
و دگر بازنگشت...
*********
هان،
برگ برگ درختان این سرزمین
شیدای من اند
و همانند تو که دوستم داری
دوستم دارند
********
کابوس بود انگار
دستانت در دست دیگری 
و من گریان
**********
برخیز
ای ستاره قطبی
شب،
روزگارِ شهرِ مرا تیره کرده است
این شهر مانده یکسره تنها
بی کورسوی شمعی و بی نور شب چراغ
برخیز
ای ستاره قطبی
برخیز و چشم شب بِدَرآور
با نورِ خویش قاتلِ شب ب
ٔنائومی عزیز در غیاب آبی‌ها نوشته:
کاش آدما می‌تونستن به‌عنوان اکسسوری، شاخ گوزن و خال‌خالی زرافه و یال شیر و دم گربه و بال اژدها به خودشون اضافه کنن. انتخاب من برای زمستون قطعا یال شیر بود، برای تابستون شاخ گوزن از نوع پهن و بزرگ و سایه‌دار.
و من به آن، دو مورد دیگر را برای استفاده در تمامی ایام آرزو می‌کنم:
لاک لاکپشت و بال چلچله‌ی قطبی1
شما هم آرزوهای حیوانی‌تان را در قسمت نظرات به این فهرست اضافه کنید.
1 -  this bird had journeyed c. 91,000 km (57,000 mi), th
همه می پرسند
چیست در زمزمه مبهم آبچیست در همهمه دلکش برگچیست در بازی آن ابر سپیدروی این آبی آرام بلندکه ترا می برداینگونه به ژرفای خیالچیست در خلوت خاموش کبوترهاچیست در کوشش بی حاصل موجچیست در خندهء جامکه تو چندین ساعتمات و مبهوت به آن می نگرینه به ابرنه به آبنه به برگنه به این آبی آرام بلندنه به این خلوت خاموش کبوترهانه به این آتش سوزنده کهلغزیده به جاممن به این جمله نمی اندیشممن مناجات درختان را هنگام سحررقص عطر گل یخ را با بادنفس پاک شقا
بسم الله الرحمن الرحیم
 
 
 شبهه ناک است آقا شبهه ناک است.هزار و یک فاتحه و اخلاص روی آن بخوانی فایده ندارد.خود غذا شبهه ناک است.بسم الله بسم الله این را چجوری پاک می کند؟الحمد و قل هو الله این را چجوری پاک می کند؟ غذا شبهه ناک است.زنگ گرفته است.نور آفتاب چطور در او بتابد؟ قرآن چطور بر او خوانده شود که چه کاری بر او برسد؟یک غذای شبهه ناک چجوری می خواهد، چکار می خواهد بکند؟وضو بگیرد بیاورد بخورد؟ بله؟ پاک می شود؟ چه چیزی پاک می شود؟ 
مواظب خودتا
**مجموعه نورافشان**چلچله ی 7 شوتبرترین
مجری پروژه های نورافشانی و آتش بازی در ایران همراه با جلوه های ویژه با
مجوز رسمی ، دارای گواهینامه های معتبر از کشور چین و ژاپن ، نورافشان
دارای کادری مجرب و متعهد آماده برگزاری افتتاحیه و اختتامیه ها ، جشن های
ملی و مذهبی ، عروسی و … می باشد.محصولات نورافشان در
سه دسته بندی: لوازم آتش بازی ، لوازم نورافشانی و لوازم تولد تقسیم می
شود ، که هر کدام از این دسته بندی ها دارای محصولات متفاوت و جذاب با هر
سل
تو را تمنا میکندنگاهی به درازای تاریخو به مسلخ می کشدحس غبار گرفته ی سالهای انتظار راو رنگ زمستان گرفتهنفس هایی که به گرمای تموز پناه برده انددیگر آواز نمی خوانند چلچله هاکه گرفتارند به چنگ عقاب هاو قصه ای نقل نمی شوداز پس هجوم احساسات بی حسابتو را بهار تمنا میکندبه عطر اردیبهشتتو را جویبار تمنا میکندبه وقت آرامش...
پ ن: به وقت خرداد، به رنگ فراموشخانه...
#مرادریاب
رفتی،اما انگار دریا همچنان رو به روی من است!با همان موج هایی که دوست داشتی!با ماهیکه می درخشد میان سیاهی آسمانآنقدر نزدیک است خیالت به خیالممثل ستاره های چسبیده به افقو انگار،هر لحظه خواهد افتادچون فانوسی میان قایق ماهیگیران!
 
 
اینجاکنار ساحل،می رقصند امواج بر روی ساحلو نسیم‌ هایی که هشدار می دهند مرا:کنار ساحل،به صدای دریا گوش بده، تنها به صدا!
آدم ها،/همه این آشناها که می شناسیممی روند،و می روند چون موج ها،زندگی کوتاه است!و ب
کاپهی ضورت خفاشی یکی از گیاهان زیبای این مجموعه به شمار می رود. این گیاه در کشور مکزیک و در تپه های وسیع رشد می کند و گل قرمز و بنفش تیره آن ما را به یاد صورت خفاش می اندازد. گیاه یاد شده که به آن «گل سیگار برگ» نیز گفته می شود، در هر جایی با طور ۲٫۵ تا ۵ سانتیمتر رشد می کند. گل مذکور در برابر خشکسالی بسیار مقاوم است و گرما تاثیری روی آن ندارد و می توان هفته ای یک بار به آن آب داد.
این گیاهان مرغ مگس خوار و پروانه ها را به سمت خود می کشانند. پروانه ها
لحظه ها می آیند و می روند. اما یه عاشق تا معشوقه اش برسد، از لحظه ای به لحظه ای دیگر، در انتظار می ایستد. لحظه ها می رسند اما نمی روند! بر دوش عاشق می نشینند و سنگینی می کنند تا عاشق را بیازمایند و او از دلتنگی می گرید و پرتوی برای شادمانی در دلش هنوز می تابد. کی می رسی؟! آغوش، گل ها آمده اند، بلبل ها نغمه می کنند. اما عاشق نه از دیدن گلبرگ ها به وجه می آید نه از شنیدن چلچله مست می شود. _چه باید کرد به حال تو؟! ای پسر. ای پسر، به حال تو چه باید کرد؟! _نم
در دل تنگم گله هاست
آه؛بیتاب شدن عاااادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب 
در دلم هستی و بین من و تو فاااااااااااااااصله هاست!
آقاجان؛
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است!
مثل شهری که بروی  گسل زلزله هااااست
 
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟؟؟!!!
 
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله هاست
باز میپرسم از آن مسأله ی دوری و عششششق؛
 
وظهور  تو جواب همه ی مسأله هاست...
 
 
 
حس می‌کنم عمرم به دنیا نیستاون رفته و روح ِ من این‌جا نیستگفته بهم تنهاست اما... نیستهرکی یه سایه با خودش داره
 
من شک ندارم با یکی دیگه...از من گذشته تا یکی دیگه...عشق ِ منه اما یکی دیگه...بغضم نمی‌ذاره بگم چی شد...
 
عطر ِ غریب ِ تو شب ِ موهاش...چلچله‌های طاق ِ ابروهاش...چشماش... اون دو تا پرستوهاش...کوچیدن از من... بر نمی‌گردن...
 
عین ِ خوره افتاده به جونماین‌که من عشق چندم اونم؟با این‌که می‌دونم... نمی‌دونماین گله‌رُ تا چند بشمارم؟
 
موهاش ا
کامنت گذاشته بود برایم که در نوشته‌های من غمی قابل لمس است که فکر می‌کنم برای خودم نگهش داشته‌ام و هیچ‌کس خبردار نشده. دیشب پیدایش کردم. نگهش داشته بودم جای حرف‌هایی که باید به یاد بسپارم. و بعدش به این فکر می‌کردم که چه‌قدر دوست دارم این جور وقت‌ها قایم شوم پشت آثار و کلمات دیگران. بیشتر شعر می‌خوانم، بیشتر موسیقی گوش می‌کنم و از نوشتن فرار می‌کنم. از نوشته‌هایی که درباره‌ی دنیای بیرون باشند. دومین نقاش موردعلاقه‌ی من، مونه است و هی
امروز صبح که توت‌های صورتی شده‌ی روی درخت را دیدم با خود گفتم "نه مثل اینکه واقعنی بهار اومده" ، بعد که نسیمی خنک لای موهایم پیچید و قطرات باران بهاری روی صورتم نشست فهمیدم که بله، گویا واقعا بهار از راه رسیده است، با تمام خدم و حشمش، با شکوفه‌های شاه‌توت و بوی بهار نارنجش ، برگ‌های سبز درخت و جیک جیک گنجشک، آفتاب ملایم و شربت خنک و آواز چلچله‌هایی که خبر از ناخوشی اهل زمین ندارند!
امروز صبح، که چند روزی از تاجگذاری رسمی بهار می‌گذرد، انگ
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه !بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
·بال· وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
| فاضل نظری • گریه های امپراطور |
غزل:(ایّام شمایید)
 
نوروز بمانید که ایّام شمایید آغاز شمایید و سرانجام شمایید
 
آن صبح نخستین بهاری که به شادی، می آورد از چلچله پیغام، شمایید
 
آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار آن گنبد گردننده ی آرام شمایید
 
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،خورشید شما ، عشق شما ، بام شمایید
 
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود ؟اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید
 
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید
 
هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،هم صاعقه
سلام واژه هایم را بپذیر...
آسمان اینجا گرفته، آنجا را نمی دانم! حرفهای تکراری پشت یک نگاه مرطوب ماسیده، آنجا را نمی دانم. قصه بود... همه آن بی پروایی ها، همه آن بی قراری ها. قصه بود... تک واژه های بی دلیل تنهایی هایم، دوستت دارم های بی صدای خستگی هایم. سلام واژه هایم را بپذیر، که بی هدف به سوی تو پرواز می کنند... یادت باشد روز، روزگار خوش است، و همه چیز بر وفق مراد... یادت باشد این حرفها را جایی نگویی.. سرنوشت این واژه ها جوخه سکوت است! یک سکوت ابدی، بی
اهل کاشانم.
نسبم شاید برسد
به گیاهی در هند، به سفالینه‌ای از خاک «سیلک».
نسبم شاید، به زنی فاحشه در شهر بخارا برسد.
 
 
پدرم پشت دو بار آمدن چلچله‌ها، پشت دو برف،
پدرم پشت دو خوابیدن در مهتابی،
پدرم پشت زمان‌ها مرده است.
پدرم وقتی مرد. آسمان آبی بود،
مادرم بی خبر از خواب پرید، خواهرم زیبا شد.
پدرم وقتی مرد، پاسبان‌ها همه شاعر بودند.
مرد بقال از من پرسید: چند من خربزه می‌خواهی؟
من از او پرسیدم: دل خوش سیری چند؟
پدرم نقاشی می‌کرد.
تار هم می‌ساخ
همه داستان از آنجایی شروع شد که جادوی تبسم نگاه آسمانیت دل زمینی مرا لرزاند، نگاهم به لب هایت دوخته شده بود که شاید حرفی بزنی، و مرا از این برزخ گفتن و نگفتن رها کنی، اما تو نیز سکوت را انتخاب کردی، سکوتی که جای مرهم، زخمی بود بر تن رنجور و قلب تیپا خورده ام. نمی دانم در کدامین غروب دلگیر پاییز، در اندیشه چشمانت فنجای چای ام سرد شد، نمی دانم در کدامین سحرگاه سرد زمستان دلسرد از دنیا و آدم هایش دیگر دلگرم نشدم به وعده بهار و اردی بهشت. یادت نمی آ
دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌گیرد
دلم دریاست اما از تماشای تو می‌گیرد
جهان زیباست اما مثل مردابی که با مهتاب
جهان رنگ تماشا از تماشای تو می‌گیرد
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خو درا از تماشای تو می‌گیرد
مگو سیاره‌ها بیهوده بر گرد تو می‌گردند
که این تکرار معنا از تماشای تو می‌گیرد
تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی
دل آیینه تنها از تماشای تو می‌گیرد
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند ن
من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم.
من صدای نفس باغچه را می شنوم.
و صدای ظلمت را ، وقتی از برگی می ریزد.
و صدای ، سرفه روشنی از پشت درخت،
عطسه آب از هر رخنه سنگ ،
چکچک چلچله از سقف بهار.
و صدای صاف ، باز و بسته شدن پنجره تنهایی.
و صدای پاک ، پوست انداختن مبهم عشق،
متراکم شدن ذوق پریدن در بال
و ترک خوردن خودداری روح.
من صدای قدم خواهش را می شنوم
و صدای ، پای قانونی خون را در رگ،
ضربان سحر چاه کبوترها،
تپش قلب شب آدینه،
جریان گل میخک در فکر،
شیه
 


دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت


آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد


اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار

طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد


برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد


ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب

نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد


آن که پرنقش زد این دایره مینایی

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد


فکر عشق آتش غم در دل ح
 


دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت


آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد


اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار

طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد


برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد


ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب

نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد


آن که پرنقش زد این دایره مینایی

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد


فکر عشق آتش غم در دل ح
خب بعضیا بهم میگن برای چی کیپاپ گوش میدی؟ چه سودی برات داره؟ اینجا می خوام یکی از سودهایی که داشته رو براتون معرفی کنم!
تو یکی از Mvهای گروه #EXO به اسم #TEMPO رپر گروه #پارک_چانیول تو یه قسمتی از رپش میگه من گتسبی این جمع هستم! این جمله برام جالب بود! یعنی چی من گتسبی این جمع هستم؟ بعد با تحقیق و تفحس فهمیدم منظورش شخصیت گتسبی تو رمان "گتسبی بزرگ" بوده و جالب تر اینه که این رمان تو کره خیلی معروفه و وقتی میخوان به کسی بگن تو چه قدر تو این جمع به اصطلاح ع
گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را

تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را


 

چون آینه پیش تو نشستم که ببینی

در من اثر سخت‌ترین زلزله‌ها را


 

پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست

از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را


 

ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم

وقت است بنوشیم از این پس بله‌ها را


 

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته

یک بار دگر پر زدن چلچله‌ها را


 

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش

بگذار که دل حل بکند مسئله‌ها را


 

محمدعلی بهمنی
خرید برنامه شب بخیر کوچولو
داستان و داستان سرایی  از گذشته های دور در فرهنگ ما ایرانیان نقش به سزایی داشته است. به طوری که بسیاری از مسائل و پندهای اجتماعی در قالب داستان نقل می‌شده است. در دنیای امروز نیز تاثیر داستان بر آموزش و پرورش کودکان به اثبات رسیده است. برنامه شب بخیر کوچولو برنامه ای شامل قصه های کوتاه، آموزنده، جذاب و شنیدنی است. این داستان ها مناسب گروه سنی ب و ج است. با تلاش فراوان عوامل برنامه شب بخیر کوچولو این برنامه هر شب روی
مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد
بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست
همه  گویند  مگر  جلوه  یزدان   آمد
اززمین نوربه بالا رود امشب زیرا
نور خورشید امامت همه  تابان  آمد
قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول
حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ایمان آمد

اللهم عجل الولیک الفرج
             صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد             
گفت برخیز که آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشینان حریم خلوت               
نغمه برخاست که شاهنشه خوبا
فتوکلیپ نیماییِ« پیرزن » از  داوود خانی‌خلیفه‌محله در وبگاه آپارات
چِل‌چِلیکِ چند جفت چِلچِله
چَک‌چَک چکاوکان سینه‌چاک...
پیرزن،
خیره‌ است پیش پای پنجره
به‌روی سیم‌های برق؛
چاله‌چوله‌های کوچه‌ لب‌پَرند از آب.
ناگهان،
قطره‌ای از آب ناودان
می‌سُرَد به پهنیِ چروک چهره‌‌اش
**
پیرزن،
پهنیِ چروک چهره‌اش
قطره‌ای از آب ناودان
چاله‌چوله‌های کوچه
سیم‌های برق‌
چَک‌چَک چکاوکان
چِل‌چِلیکِ چلچله
**
کاشکی!
کاش زمان
به‌عقب برمی‌گشت
پی
  لکه ی بسیار کوچکی روی مانیتور است . با ناخن انگشت کوچکم آن را از روی شیشه پاک می کنم. از رادیویی که روشن است تکرار کلمه ی زمستان را می شنوم و چراغ شب تاری که بنا به فرمایش شاعرنسبتی با یار دارد .
  یار من در آشپزخانه مشغول است و ظروف قورمه سبزی و میرزاقاسمی ناهار امروز را می شوید. یارِ شاعر اما اگر چراغی نیافروزد و سر و کله اش پیدا نشود به جفاکاری متهم خواهد شد. من هنوز به اتهامی مفتخر نشده ام . اما ترس کوچکی در دلم افتاده است . در این روزها که موس
شرکت آینهل
یکی از مطرح ترین برندهای دنیای صنعت آینهل می باشد. شرکت آینهل واقع در آلمان می باشد که شرکت البرز ابزار نمایندگی این غول دنیای صنعت را در ایران در اختیار دارد. عمده تفاوت این شرکت با سایر برندهای حال حاضر در دنیای ابزار ایران تولید انواع ماشین آلات صنعتی به جز ابزار آلات توسط این شرکت آلمانی می باشد. فروش بیشتر این مجموعه در ایران دریل آینهل ، کارواش خانگی آینهل ، فارسی بر آینهل و اره عمود بر آینهل می باشد.
 
[caption id="attachment_12443" align="alig
هوالجمیل


با
سلام و پاسداشت 17 رجب سالروز شهادت حضرت احمد بن موسی (ع) شاهچراغ، سال پر خیر و برکتی
را تحت توجهات حضرت مهدی موعود (عج) برای شما مخاطبین گرامی و خانواده محترمتان از
خداوند جمیل و بهارآفرین مسئلت دارم.
رباعی زیبای زیر ارسالی از دوست عزیزم افشین عباسی (از اسلام آباد غرب به یاد سردار شهید منوچهر
عباسی) نیز تقدیم تمام شهدا و عاشقان و رهروان آنها می نمائیم.


نوروز
نماد جاودان نو شدن است

تجدید جوانی جهان کهن است

زینها
همه خوبتر که هر نو
‍ درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ؛۹۸/۴/۱۸سه شنبه#ساعت_شروع ؛2⃣2⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣به بال چلچله ها تیر تن فروشی خوردبهار از وجناتِ رواق افتادهو کوچه ای که پر از انتظار موعود استپس از طلوع شب از اشتیاق افتادهو تازه اول یک اتفاق تودرتو ستنهیب سرکش ابری عجیب بارانزا«چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خودرا»که ماهِ روی تو دستِ محاق افتادهدو چشمه ای که پر از خاطرات تاریخندکه زنده رود بمیرد برای رکنابادچگونه
یک - مقدمه
امروز، جمعه دوم فروردین یکهزار و سیصد و نود و هشت، و من اولین پست امسال رو تقدیم نگاه پرمهر و ارزشمند شما خوانندگان این وبلاگ میکنم. در سالی که گذشت با همه فراز و نشیب ها و سختی ها اما بازگشت به وبلاگ نویسی و یافتن دوستان فرهیخته و بزرگواری چون شما یکی از اتفاقات خوب این سال بود، و من از اینکه در کنار شما خوبان می نویسم و قلم زیبای تک تک شما را می خوانم بر خود می بالم. تاخیر دو روزه من رو در نوشتن پست ویژه سال جدید به بزرگی خود ببخشید.

ش
دیر زمانی‌ است که تو را تماشا نکرده‌ام. فراموشی، بزرگترین رهاورد دنیای جدید است. لحظه‌ای هستی و به چشم برهم‌زدنی پاک می‌شوی. چنان که انگار هرگز نبوده‌ای. حال تو کجایی که در پس قرن‌ها، میان سیل هرروزه‌ی خبرها که نفس‌گاهم را بسته و جانم را آرام‌آرام می‌گیرد، از زیر گل و لای مصیبت‌ها، صدای تو را نمی‌شنوم؟دستت را کجا رها کرده‌ام کودک رنج‌دیده‌ی خواب‌های من؟ چه دشوار می‌شود ایستادن در هیاهوی خمپاره‌ها.  در خواب‌هایم دستت را گرفتم و
کوروش بزرگ پادشاه دوم هخامنشی ملقب به کوروش کبیر است، که آرامگاه وی بنایی بی‌پیرایه ولی با معماری منحصربه‌فرد، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های پاسارگاد است، وقتی از جاده به خرابه های پاسارگاد نزدیک می شویم، اولین اثر مهمی که از شهر و پایتخت قدیم پادشاهان هخامنشی جلب توجه می کند آرامگاه کوروش است. این آرامگاه در مغرب دهکده ی سلیمان واقع شده که سقف آن به صورت شیروانی یا بام دو پشته ای به وسیله سنگهای تراشیده شده چهار گوش پوشیده
بسم الله الرحمن الرحیم
 
در این مقاله در هر قسمت به تعریف واژه های معماری سنتی ایران میپردازیم.در این بخش به واژه هایی که با حرف (د،ذ،ر،ز،س،ش،ص،ض) شروع میشوند میپردازیم.
دارافزین : نوعی ” تارمی که جلو اتاق یا ایوان درست کنند ” تارمی های نخست از چوب بوده ، ولی بعدها برای ساختن آنها از فلز هم استفاده می کردند .
 
دالان در واژه نامه معماری سنتی : دالان راهرویی بوده که در آغاز خانه ها ، سراها ، کاروانسرها ، زیارتگاه ها و …قرار داشت و چنان که از نا
دانلود موزیک زیبا و شنیدنی محسن چاوشی با نام بند باز با لینک مستقیم
Download New Song Mohsen Chavoshi Called Band BAAz With BEST Quality 128 & 320
 
 
 
 
دانلود آهنگ های محسن چاووشی

متن آهنگ زیبای بند باز اثر محسن چاوشی :
 
یه بندبازم من
یه بند باز که دائم
چشم تو چشم جماعت
می افته از رو طناب
یه قلب دارم من
یه ماهی قرمز
که با تمام گلو
چسبیده به قلّاب
یه بادبادک گیجم
اوج که می گیرم
ممکنه کلّه کنم
اما اسیر پروازم
یه کیمیاگر تنهام
که توی رویاهام
از کپّه ی هیزم
درخت می سازم
مث
به گزارش پایگاه خبری آستاره نیوز، منطقه‌ی گردشگری شیمبار از توابع بخش چلو شهرستان اندیکا است که در ۴۵ کیلومتری شهر قلعه خواجه و یکصد کیلومتری مسجدسلیمان و ۲۲۰ کیلومتری اهواز قرار دارد. این منطقه بیش از ۵۰ هزار هکتار مساحت دارد.
دشت زیبای شیمبار از یک طرف در دامنه‌ی کوه دلا قرار دارد. چشمه‌های متعدد، آبشارهای زیبا، شط شیمبار و جنگل‌های پوشیده از درختان بلوط، بادام، بوته‌های وحشی، انواع قارچ و مرکبات، انگور کوهی، توت، انار و سیب، از جلوه
دانلود موزیک زیبا و شنیدنی محسن چاوشی بند باز با لینک مستقیم
Download Ahang Mohsen Chavoshi -Band BAAz BEST Quality +online Play, Full Text
 
 
 
 
دانلود آهنگ های محسن چاووشی

 
برای دانلود آهنگ لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

 
 
 
متن آهنگ زیبای بند باز اثر محسن چاوشی :
 
یه بندبازم من
یه بند باز که دائم
چشم تو چشم جماعت
می افته از رو طناب
یه قلب دارم من
یه ماهی قرمز
که با تمام گلو
چسبیده به قلّاب
یه بادبادک گیجم
اوج که می گیرم
ممکنه کلّه کنم
اما اسیر پروازم
یه کیمیاگر ت
متن عاشقانه غمگین و احساسی
دردناک است دوست بداری و گمان کنی دوستت دارندحال آنکه او یگانه هستی تو باشد و تو یکی از هزاران لذت او …
غم انگیزترین جملات عاشقانه
نه تو رفتی نه من …تمام این تنهایی به خاطر آمدن یه غریبه بود !
جملات و عبارات غم انگیز
بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه !راست میگفت با دنیا نه ، با یکی دیگه عوضم کرد
متن کوتاه غم انگیز
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنــممیدانــم بالاخرهیک روزبه مــن لعنتی نیاز پــیدا میکنـــی . .
آنه‌ی دوست داشتنی و موقرمزی من سلام

آنه تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت؟
می دانستی که تکرار غریبانه‌ی روزهایت، تکرار غریبانه‌ی روزهای من هم بود. 
همیشه دوست داشتم خواهری داشته باشم. همان روزهایی که تو دیانا را یافتی و این یگانه دوستت آمد تا دیگر دستان کوچکت تنها نماند و دل‌نازکت بی‌دلیل در تنهایی نشکند، من هم تو را یافتم. می‌خواستم جای خالی خواهر نداشته را برایم پر کنی. اما گاهی آدم‌ها دوست دارند با دیدن خودشان، بیشتر ذوق‌زده شون
اصطلاحات و گویش و کلمات مختلف در زبان شیرین مازندرانی(به همراه تلفظ انگلیسی و برگردان فارسی)مجموعه ای از اسامی پرندگان – وسایل ها – مکان ها و رنگ ها و اعضای بدن – زمان ها و انواع بازی های محلی و سایر اصطلاحات که در این مجموعه تقدیم می گردد:پرنده گان و حیواناتطلا : telah : خروسمارکک : markek : مرغ مادرسیکا : sika : اردکنیمچه : nimcheh : جوجهوک : vak : قورباغهآروسک گل : arosek gal : نوعی موش بزرگگل: gal : موشمر : mar : مارکوز : kavez : لاک پشتکندو : kando : زالوشال : shal : شغالبامشی : ba
شعر در مورد گیسو
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد گیسو برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دوش در حلقه ما قصّه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
شعر در مورد گیسو
چو گیسوی توندارد بنفشه حلقه وتاب
چو طره ای تو ندارد بنفشه چین و شکن
شعر در مورد گیسوی یار
به سفررفتی وخوبان همه گیسوکندند
در فراق تو عجب سلسله‌ها بر هم خورد
شعر در مورد گیسوان
سر  حلقه   رندان   خرا
چنانچه وضع جوامع پراکنده و کوچک باستانی، در زمینه ادیان و آیین های رایج در قلمروی سرزمین به ‏طور گذرا مرور گردد، کمتر به معابد و تجسم های گرد و سه بعدی خدایان و الهه ها برخورد می شود، ‏به استثنای نماد ها و پیکرهای گِلی، در ترکیب حیوانات و الهه های زیبایی و باروری که شکل پذیری این ‏تفنن ها حاصل اندیشه های باطنی زنان روستایی در اجاق خانه ها، از نخستین ادوار نوسنگی ایران به ‏بعد بوده است. ‏در دوران شهر سازی و آغاز نگارش (3000 قبل از میلاد) از طری

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها